ننه عصمت
مستند «ننه عصمت؛ نمای بسته ای از همسایه شقایق ها»، روایتی از یک عمر مجاهدت فاطمه صغری فلکیان، بانوی جهادگر یزدی است.
ننه عصمت، دیروز برای رزمندگان جبهه، دستکش میبافته و پس از جنگ، برای مرزداران کشور دستکش میبافد…
تماشای آنلاین و دانلود مستند ننه عصمت؛ نمای بسته ای از همسایه شقایق ها
مستند ننه عصمت؛ نمای بسته ای از همسایه شقایق ها، به کارگردانی ایمان کیخا و تهیه کنندگی مرضیه قاسمی ساخته شده است.
فاطمه صغری فلکیان یا همان ننه عصمت خودمان متولد شهریور ۱۳۱۹ در شهر یزد است. عصمت فلکیان یکی از قهرمانان جشنوارهی مردمی فیلم عمار است. او فرزند پسری نداشت که به جبهههای جنگ بفرستد و از سوی دیگر بنا داشت که به ندای امام خمینی پیرامون جبهههای حق علیه باطل پاسخ بدهد. تنها کاری که از دستش بر میآمد بافتن دستکش و لباس گرم بود. این بانوی یزدی در زمان دفاع مقدس برای رزمندهها و پساز جنگ برای سربازان مرزی دستکش میبافت، با شکل گیری داعش و در خطر بودن حرم حضرت زینب او برای مدافعان حرم دستکش و کلاه میبافت، اما او امروز برای سربازان جبههی فرهنگی دستکش میبافد.
جایزهی دستکش ننه عصمت یکی از جوایز خاص جشنوارهی مردمی فیلم عمار است به افرادی که در خط درگیری جبههی فرهنگی انقلاب اسلامی فعالیت و اثرگذاری جدی دارند از سمت جشنواره مردمی فیلم عمار اهدا میشود.
این جایزه هرساله از فرد قبلی گرفته و به فرد جدیدی اهدا میشود. در پنجمین جشنوارهی مردمی فیلم عمار برای اولین بار این آقای مسعود دهنمکی کاگردان آثار سینمایی داده شد. ایشان پساز دریافت این جایزهخطاب به حضار گفتند: شما بچههای عمار، سونامی دههی ۹۰ فرهنگ انقلاب هستید. شما نیامده لرزه به اندام کسانی انداختید که این عرصه را حیاط خلوت خود میدانستند. من یک جمله از رهبر یاد گرفتم که میفرمایند «لازمه انقلاب تحمل سختیهاست» و شهید آوینی میگفت: هرجا امکانات هست کار نیست و هرجا کار هست امکانات نیست. دهنمکی در پایان گفت: باید بین عزتی که خدا به انسان میدهد و عزتی که دیگران میخواهند به کسی بدهند یکی را انتخاب کرد. همچنین در دهمین جشنوارهی مردمی فیلم عمار جایزهی دستکش ننه عصمت به میلاد گودرزی خبرنگار افشاگر فسادها اهدا شد. او پساز دریافت این جایزه گفت: از دریافت این جایزه بسیار خوشحالم، به قول فضای مجازی ها از لحاظ روحی به این جایزه احتیاج داشتم، چراکه گاهی اوقات در این فضا سردمان میشود؛ خوشحالم صدای ما شنیده شد و کسانی که باید میشنیدند، شنیدند. نمیدانم گزارش آخری ما مربوط به ماهشهر را دیدهاید یا خیر؛ آن جوان ماهشهری بعد از آنکه کلی گلایه کرد و صحبت کرد، گفت که آیا صدایمان به جایی میرسد؟ وقتی اولین بار راشهای این مصاحبه را بچهها به من دادند، یاد روزهای اولی افتادم که کارمان را با پروندهی لواسان آغاز کرده بودیم؛ خاطرم هست یکی از آقازادهها بعد از پخش یکی دو قسمت به من پیام داد و گفت که صدایتان به جایی نمیرسد! وقتی صحبتهای آن جوان ماهشهری را دیدم ناگهان تا عمق وجودم یخ کرد؛ با خود گفتم که انگار به نظمی رسیدهایم که آن جوان احساس میکند صدای اعتراضش به جایی نمیرسد و آن آقازاده هم فکر میکند که صدایی برعلیهاش به جایی نمیرسد. با خود گفتم که اگر به آن نظم “به من چه” و “به تو چه” برسیم باید فاتحه را بخوانیم و شرمندهی مادر شهید شیر سامرا شویم که پسرش هیچ گاه نگفت به من چه. حالا که میبینم جشنوارهی عمار به ما توجه داشته و صدایمان را شنیده است، خوشحال شدم چرا که صدای آن جوان شنیده شده است. وقتی دستکش ننه عصمت را دریافت کردم فهمیدم که یک عزم اجتماعی برای برهم زدن این صحنهی ناعادلانه بهوجود آمده است. امیدوارم بتوانیم این راه را ادامه بدهیم.
این فیلم ار جمله آثار منتشر شده در عماریار با موضوع «مادران و همسران شهدا» است. از جمله این آثار می توان به مستند ستاره، مستند دیده بان و بانو، مستند برادرم نادعلی، فیلم داستانی جای خالی، سریال شرایط خاص، فیلم داستانی هوادار، مستند آنا، موشن گرافیک هابیل؛ چند روایت از یک ناوَرد، مستند وصیت نامه، مستند چشم به راه، مستند سرباز واهیک، فیلم سینمایی دلبری، فیلم سینمایی شیار ۱۴۳، مستند بانو، مستند خوشه انار، نماهنگ گردان عاشقان، فیلم داستانی عشق فقط یک کلام، مستند مسافران، مستند بیشتر از مادرم، مستند ننه سکینه و… اشاره کرد.