جست‌و‌جو
جستجوی پیشرفته
    عبارت مورد نظر خود را جستجو کنید.
سبد خرید
مجموع : 0 تومان
اعمال کد
قیمت نهایی : 0 تومان
خانه
رویدادها
title
خانه
33 سال سکوت

33 سال سکوت

45
1394
فارسی

مستند «۳۳سال سکوت»، داستان "ابوالفضل دوزنده"، از جانبازان جنگ تحمیلی را روایت می‌کند که برای درمان، به آلمان فرستاده می‌شود اما در میانه راه، بر اثر اتفاقاتی که برایش می‌افتد، تصمیم به پناهندگی در آن کشور می‌گیرد.

نقد عملکرد مسئولان مرتبط با امور ایثارگران و جانبازان، انتقاد از برخی مسئولان نظام و آن‌چه بر زندگی این جانباز پناهنده می‌گذرد، ازجمله مواردی است که در این فیلم، نمایش داده می‌شود.

+
بیشتر

تماشای آنلاین و دانلود مستند ۳۳سال سکوت

ابوالفضل از جانبازان جنگ است که به دلیل عدم حمایت های مالی و درمانی در ایران، به آلمان پناهنده شده و از امکانات درمانی رایگان این کشور استفاده می کند.این مستند به دیگر جانبازان با شرایط مشابه هم می پردازد. این مستند به کارگردانی حسین شمقدری در سال ۱۳۹۳ ساخته شده است.

این فیلم از مجموعه آثار با موضوع «دفاع مقدس» می باشد. از جمله اثار این مجموعه می توان به مستند چریک پیر، مستند مادر جبهه ها، مستند ۳۳سال سکوت، مستند شیر صحرا، مستند وصیت نامه، مستند سرباز واهیک، انیمیشن نبرد خلیج فارس ۱، مستند گردان قاطریزه، فیلم سینمایی شیار ۱۴۳، فیلم سینمایی ویلایی ها، مستند معلم، مستند نبردهای فانتوم، مستند نبردهای تام کت، مستند سرداران روستا، سریال شرایط خاص، فیلم سینمایی منصور و… اشاره نمود.

13+
مناسب برای سنین بالای 13 سال
کارگردان :
حسین شمقدری
تهیه شده :
شبکه افق
دانلود
95%
(21)
رای
همچنین تماشا کنید
ص مثل صدا
تولید رضایت - نوآم چامسکی و رسانه ها
زندگی خوب، مرگ خوب
دریابست
سفری برای بازگشت
میکروب دوست داشتنی
مهر ابدی
میم
عبور از محال
فرشی برای رستن
نظرات کاربران
1403-01-03 20:33
من فیلمشو ندیدم ولی خود آقا ابوالفضل رو دیدم. من در یک روستا ی. توریستی در شیخ علی خان زندگی می‌کنیم . او یک روز برای گردش به روستا ما آمدم. آن زمان من کارگر دهیاری بودم. آن روز رفتم. که کرایه چادر هارا بگیریم. اون روز. حاجی رو دیدم. کمی با من شوخی کرد. وگفت اگر من پول نداشته باشم از من پول میگیری. من گفتم. نه با ی لحن تند گفتم مهمان ما باش. .. و سراغ چادر بدی. رفتم . در مسیر بازگشت از کنار چادر رد شدم. دیدم این مرد بزرگ به من گفت بیا من رفتم. کنار حاجی نشستم و هندوانه رادر که در آب چشمه سرد شده بود خوردیم. بعد از من سوال فرزند چندم خانواده هستی. و. این پدرت کجاست کار پدرت چیست. چند فرزند هستید. خانیتان کجاست. به این دلیل. که منطقه ما کوهرنگ بختیاری است و برف گیر. است. به من گفت زمستان اینجا می مانید. من گفتم بله. بعد از این پرسش و پاسخ ها. این مرد بزرگ به من گفت من را به خانه یتان ببر.. در آن زمان مادرم. باردار بود و پدرم که عسلویه قالب بندی می کرد. کمرش درد می کرد و گوش خانه داراز کرده بود. مردبزرگ و خانواده اش را به خانیمان بردم. . در لحظه اول دیدم که اشک. از چشمانه مرد بزرگ جاری شد..من تعجب کردم. بعد حاجب با ما حرف زد. و هنگامی که می‌خواست بره. به همه ما پول داد. و شمار کارت پدرم را گرفت و تا ۲سال ماهانه پول به حساب ما میزد. من ام برا او عسل کندو های خودم را می فرستادم..... من از این ماجرا. فهمیدم مردبودن تنها به مردانگی نیست به بخشش و گذشت است. من هم دوست دارم مثل این مرد باشم. مردبزرگ جات همیشه در قلب ماست. و هروز بر ای این مرد دعا میکنم و تا آخر عمرم همیشه بیاد این مرد هستم. این مرد واقعا بزرگ است همچنین مرد های کم پیدا می‌شد... آقا ابولفضل دوست داریم۰
1402-10-27 16:20
قشنگ و در عین حال دردناک
دیوانم کرد...عجب مستندی خجالت کشیدم از خودم، مقابل عظمت بعضیا واقعا باید سر خم کرد.... ایول بابا
خدا اجر شون بده
واقعا ستند تاثیرگزاری بود . شرمنده این مردان هستیم .
این بزرگوارا برا ما و مملکت رفتند به این روز افتادند... واقعا شرمنده شدم به عنوان یه ایرانی.
ثبت آرای مردمی
جستجو در بین آثار
همه
سریال
مستند
داستانی
سینمایی
نماهنگ
انیمیشن
لطفاً برای شرکت در نظرسنجی آرای مردمی، عدد گزینه مورد نظر خود را انتخاب کنید
عدد 10 نشان دهنده‌ی بالاترین رای است.
ثبت
دانلود
لیست دانلودهای خود را اینجا ببینید.
در صورت کار نکردن لینک های دانلود، مرورگر خود را تغییر دهید و دوباره امتحان کنید.
پیش خرید
ابتدا باید وارد حساب کاربری خود شوید
منتشر شد اطلاع بده
نام :
نام خانوادگی :
تلفن همراه * :
ایمیل :
توضیحات :
ارسال