به سوی آسمان
موشن گرافیک «به سوی آسمان»، روایتی ناگفته از نخستین روزهای جنگ تحمیلی میباشد.
شهید اسماعیل زارعیانجهرمی فرمانده گروهان دوم از دژ خرمشهر و مسئول حفاظت از پاسگاههای مرزی کوشک و شلمچه بود که با یورش تانکهای عراقی، این پاسگاهها زیر آتش سنگین نیروهای عراقی قرار گرفت و نهایتاً در ساعات پایانی روز دوم درگیری دژ بهدست عراقیها افتاد.
چند روز بعد با اندک سلاح و مهمات تهیهشده از شهر به میدان رزم بازگشتند و موفق به بازپسگیری دژ شدند و حدود شش کیلومتر دیگر در عراق پیش رفتند.
تماشای آنلاین و دانلود به سوی آسمان
موشن گرافیک بسوی آسمان به کارگردانی علی رحمانی و تهیه کنندگی مسعود گواهیان ساخته شده است.
این کمیک موشن روایتی ناگفته از نخستین روزهای جنگ تحمیلی می باشد.
دژ مرکزی که در آخرین ساعات ۱/۷/۱۳۵۹ به علت بمب باران و گلوله باران تخلیه شده بود به همت تعداد ۴۳ نفر از دلیر مردان ارتشی دژ که هم قسم شده بودند باز پس گرفته شد و نیرو های دژ توانستند با یک یورش مردانه حتی دژ شلمچه عراق را که در مقابل دژ ایران بود را هم به تصرف در بیاورند و پرچم ایران را بر فراز آن به اهتزاز در آورند.این عمل نتیجه اهتمام ستوان جوانی بود که فقط یک قبضه ۱۰۶ در اختیار داشت و با همان سلاح جانانه می جنگید.
ستوان اسماعیل زارعیان در مقابل نیرو های عراقی نشان داد که این بیشه هیچگاه خالی از شیر نیست مبارزات این ارتشی قهرمان آنچنان بلای جان سرداران بعثی شده بود که او را در رادیو و تلوزیون مورد خطاب قرار داده و می گویند ستوان زارعیان تو می خواهی با یک ۱۰۶ در مقابل سپاهیت ما بایستی؟ و چون این جوان ارتش ایران مقاومت و حملات پارتیزانی خود را ادامه میدهد عراق برای سر او جایزه تعیین می کند و از ستون پنجم خود می خواهد هر طور شده او را به قتل برسانند. ستوان زارعیان در رزم به نیاکانش اقتدا کرد و شجاعت و دلیری او در رزم به گفته هم رزمانش قوت قلبی بود برای آنها….
نحوه شهادت این افسر قهرمان در عملیات رمضان خود گویای شجاعتی است که در خون تک تک ایرانیان است مخصوصا به هنگامه دفاع از نام ایران…
یکی از همرزمانش میگوید گلوله ۱۳۰ م.م به نزدیکی ما خورد و یک دست او قطع شد او دست خود را برداشت و در جیب گذاشت و با آن دست فرمان پیشروی صادر کرد دقایقی بعد گلوله دیگری منفجر شد و این بار دست دیگر او همراه با جراحات متعدد در بدنش قطع شد و به شهادت رسید….
شاهدان عینی او را اعجوبه نظامی می دانند. در فتح المبین مجروح شد و درون پایش دو تا میله گذاشتند با این حال جنگ را رها نکرد و دوباره آمد. او را می خواستند رییس رکن ۴ بکنند اما نپذیرفت و گفت من نیروی پیاده هستم و حاضر نیستم پشت میز بنشینم…او بعد از جراحات متعدد آنقدر ضعیف شده بود که به هنگام راه فتن گاهی به زمین میخورد…در عملیات رمضان به فیض شهادت نائل آمد.کسی که پیکر او را جمع و به پشت جبهه تخلیه نمود ستوان امینی بود که یک ساعت بعد خودش شهید شد آخرین جملاتی که ستوان زارعیان به زبان جاری ساخت این بود : ما باید در مقابل این دشمنان بی ناموس مقابله کنیم که نتوانند به ناموس ما تجاوز کنند ما باید در جبهه حضور داشته باشیم… پیکر ستوان امینی هم توسط درجه داری تخلیه شد و دقایقی بعد مورد اصابت ترکش قرار گرفت آن درجه دار و سرش از تنش جدا شد و او بیش از ۲۰ متر را بدون سر دوید و سپس بر زمین افتاد آری اینگونه است رسم ارتشیان ارتش ایران. خود زانو زدند تا ایران زانو نزند…
این فیلم از مجموعه آثار با موضوع «دفاع مقدس» می باشد. از جمله اثار این مجموعه می توان به مستند چریک پیر، مستند مادر جبهه ها، مستند ۳۳سال سکوت، مستند شیر صحرا، مستند وصیت نامه، مستند سرباز واهیک، انیمیشن نبرد خلیج فارس ۱، مستند گردان قاطریزه، فیلم سینمایی شیار ۱۴۳، فیلم سینمایی ویلایی ها، مستند معلم، مستند نبردهای فانتوم، مستند نبردهای تام کت، مستند سرداران روستا، سریال شرایط خاص، فیلم سینمایی منصور و… اشاره نمود.