«سرزمین آتش» به کارگردانی وحید فراهانی و نویسندگی فرشاد محمدپور، به یک عملیات رسانهای تمامعیار میپردازد. این مستند با ژانری ترکیبی از «تحقیقی-تبلیغاتی» و «ژئوپلیتیک»، با بیپروایی تمام از روابط پنهان، توطئههای بینالمللی و پروژه هویتسازی باکو پرده برمیدارد. آنچه این اثر را متمایز میکند، جسارت موضوعی آن و تلفیق هنرمندانه اسناد دست اول، گرافیکهای پیچیده و روایتی داستانگونه است که مخاطب را تا انتها میکشاند چرا که این مستند به طور مفصل به پیشینهی درگیری بر سر منطقهی قرهباغ کوهستانی میپردازد و نقشه ها، اسناد تاریخی و تحلیل ها را برای درک عمق این نزاع ارائه می دهد.
این مستند البته به نقش و موضع ایران در مناقشات قفقاز و همچنین بازیگری قدرتهای فرامنطقهای مانند رژیم صهیونیستی، ترکیه و آمریکا در این منطقه حساس را بررسی میکند.
پخش این مستند از رسانه ملی، واکنش خشمگینانه باکو را در پی داشت و حتی به یک بحران دیپلماتیک تبدیل شد. اینجا یک سؤال مطرح میشود: آیا این اثر یک افشاگری ضروری برای آگاهی بخشی به افکار عمومی بود یا اقدامی تهاجمی که دیپلماسی ایران را در منطقه با چالش مواجه ساخت؟
از منظر یک ناظر، این مستند را باید به مثابه یک سلاح در «جنگ روایتها» تحلیل کرد. در عصری که تاریخ به ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی تبدیل شده، «سرزمین آتش» پاسخی ایرانی به روایتسازیهای باکو و حامیانش است. این اثر با استناد به اسناد و نقشههای تاریخی، سعی در بیاعتبار کردن گفتمان باستانگرایانه جمهوری آذربایجان دارد و همزمان، نقش کم نظیر رژیم صهیونیستی و ترکیه را در تغییر معادلات منطقه به تصویر میکشد.
پیامدهای این پروژه رسانهای دوگانه بوده است: در داخل، موفق شد حساسیت عمومی نسبت به شمال غرب کشور را به نحوی افزایش دهد و روایت ایرانی را به کرسی بنشاند. اما در عرصه خارجی، بیحاشیه نبوده است. این پارادوکس، همان خط باریک بین « آگاهی بخشی» و «تنشآفرینی» است.
اما اینکه این مستند جسورانه به یک موضوع ممنوعه و در زمانی فوقحساس پرداخت و هنرمندانه موضوعی پیچیده را به شکلی گیرا و قابل درک ارائه کرد برای هر مخاطبی جذاب است آن هم در زمانی که بیشترین تأثیر را داشته باشد یعنی زمانی که بحث کریدور زنگزور مطرح است.
همان طور که در مستند نیز اشاره شده است کریدور زنگزور یک گذرگاه استراتژیک ۴۳ کیلومتری در استان سیونیک ارمنستان است که میتواند ساختار انرژی اوراسیا را دگرگون کند و همان طور که در مستند دیده میشود هدف آمریکا، شکستن بنبستهای دیرینه، تنوعبخشی به منابع انرژی اروپا خارج از چتر روسیه و مقابله با نفوذ روزافزون مسکو، پکن و تهران در این منطقه حساس است. این ابتکار، بخشی از راهبرد کلان واشنگتن برای بهرهبرداری از خلأ قدرتی نادر در قفقاز جنوبی است، منطقهای که بهطور سنتی تحت سلطه روسیه بوده، اما اکنون پس از شکست آشکار مسکو در حمایت از متحد خود، ارمنستان، در جریان حمله تعیینکننده جمهوری آذربایجان به قرهباغ در سپتامبر ۲۰۲۳، آماده دگرگونی است.
این مستند حقیقت تلخ درباره موضوع کریدور زنگزور را بیان میکند چرا که مدتی بعد به کریدور زنگزور، "کریدور ترامپ" گفته شد. کریدر مدنظر استکبار که فقط یک مسیر حملونقل ساده نیست، بلکه یک پروژه چندلایهست که همزمان سه هدف کلیدی را دنبال میکند:
۱_ با فعال شدن این کریدور، بخش عمدهای از مسیر شرق به غرب از چین و آسیای میانه تا اروپا به جای عبور از ایران، از آذربایجان، ارمنستان و ترکیه عبور میکند. این یعنی درآمد ترانزیتی، قدرت چانهزنی سیاسی و موقعیت استراتژیک ما به تدریج کاهش خواهد یافت.
یعنی ایران دیگر گلوگاه ارتباطی منطقه نخواهد بود، بلکه به مسیر فرعی بدل میشود که فقط در مواقع اضطرار استفاده شود.
۲_آمریکا و ترکیه با نفوذ در این گذرگاه، عملاً یک کمربند امنیتی بین ایران و ارمنستان میکشند.
این کمربند در آینده میتواند با حضور نیروهای امنیتی یا مزدوران ناتو و رژیم صهیونیستی تکمیل شود و به خط مقدم فشار امنیتی بر ایران تبدیل گردد.
۳_این گذرگاه به ترکیه اجازه میدهد نفوذش را از مدیترانه تا دریای کاسپین یکپارچه کند.
در کنار آن، اسرائیل دسترسی بیدردسر به قفقاز و حتی مرزهای شمالی ایران پیدا میکند.
کافیست نگاه کنیم در همین چند سال گذشته، پایگاههای اطلاعاتی اسرائیل در باکو چطور گسترش یافته،حالا زنگزور این پازل را کامل میکند.
نکتهای که باید به آن توجه شود این است که تغییر نقشه ترانزیت منطقه، در عمل همان تغییر مرزهای ژئوپلیتیک ایران است. مرز فقط خط کشی روی نقشه نیست، مرز واقعی همان جایی است که نفوذ و ابتکار عملت تمام میشود.
در نهایت، تماشای مستند «سرزمین آتش» حتما دیدنی است چرا که این مستند یک ضرورت برای درک یکی از حساسترین پروندههای امنیت ملی ایران است. این مستند اشاره دارد که در قرن بیست و یکم، جنگها پیش از آنکه با سلاح گرم برداشته شوند، در میدان روایتها به سر میبرند. «سرزمین آتش» صدایی قدرتمند، جهتدار و اثرگذار که خود، بخشی از تاریخ پرفرازونشیب قفقاز و ایران است.