کاوشی ناکام در بازنمایی تاریخ معاصر و گفتمان ایدئولوژیک دهه‌ی شصت

فیلم سینمایی «ضد»؛

کاوشی ناکام در بازنمایی تاریخ معاصر و گفتمان ایدئولوژیک دهه‌ی شصت

| چهارشنبه 05 آذر 1404 | مدت زمان مطالعه : 2.5 دقیقه
فیلم ضد از جمله آثاری است که می‌کوشد با دست‌مایه قرار دادن یکی از حساس‌ترین و کمتر بازنمایی‌شده‌ترین مقاطع تاریخ معاصر ایران، یعنی فعالیت‌های سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و پیامدهای آن بر بستر تحولات دهه‌ی شصت، در حوزه‌ی سینمای تاریخی و ایدئولوژیک جایگاهی برای خود بیابد. با این حال، آنچه می‌توانست به خلق اثری متمایز و شاخص منتهی شود، در عمل به انتخابی جسورانه اما از پیش محکوم به شکست انجامیده است.

ورود به چنین حوزه‌ی پرمناقشه‌ای نه‌تنها جسارت و بینش سیاسی می‌طلبد، بلکه مستلزم تسلط بر دانش تاریخی، توانایی روایت‌پردازی و خلاقیت سینمایی نیز هست. کارگردان ضد متأسفانه یا فاقد این مؤلفه‌ها بوده است یا در فرآیند تولید اثر، از آن‌ها به‌نحو مؤثری بهره نبرده است. در نتیجه، فیلم در سطحی شکلی و محتوایی، دچار نوعی سردرگمی ساختاری و مفهومی است که آن را از دستیابی به اهداف بیانی و ایدئولوژیکش بازمی‌دارد.

روایت اثر از همان آغاز، در بستری سرد، ایستا و بدون فراز و فرود شکل می‌گیرد. ریتم کند، فقدان هیجان دراماتیک و ابهام در بستر روایی موجب می‌شود تا مقصود اصلی فیلم  که می‌تواند روشنگری تاریخی یا برانگیختن احساسات جمعی و میهنی باشد  کاملاً پنهان بماند. مخاطب در مواجهه با فیلم، نه از منظر شناختی و نه از منظر عاطفی، دستاوردی مشخص ندارد و در نهایت تنها با پیش‌فرض‌ها و ذهنیت‌های پیشینی خود از موضوع روبه‌رو باقی می‌ماند.

فیلم با ساختاری شبه‌عاشقانه آغاز می‌شود و از این رهگذر، در آغاز مخاطب را به سمت انتظاری عاطفی و شخصی سوق می‌دهد؛ اما به‌زودی روشن می‌شود که نه مضمون از جنس عاشقانه است، نه روابط میان شخصیت‌ها از قدرت کافی برای برانگیختن همذات‌پنداری برخوردارند. بدین‌ترتیب، لایه‌ی احساسی اثر، همان‌قدر ناتمام و تعلیقی است که لایه‌ی تاریخی آن.

در سطح محتوایی، سازمان منافقین به‌عنوان بستر اصلی روایت، در مرکز توجه فیلم قرار دارد. این سازمان، بنا بر اسناد تاریخی، ساختاری پیچیده، مخوف و در عین حال مؤثر در جریان دشمنی با جمهوری اسلامی داشته است. با این وجود، ضد در بازنمایی این سازمان، به نوعی بی‌تصمیمی و ابهام گرفتار می‌شود؛ نه وجه مستند و تحلیلی اثر به معرفی لایه‌های پنهان و کارکردی این تشکیلات  به‌ویژه در ماجرای ترور شهید بهشتی  می‌پردازد، و نه وجه دراماتیک آن موفق می‌شود نفرت و انزجار مخاطب نسبت به این جریان تروریستی را به سطحی عاطفی و ملموس برساند.

در نتیجه، آنچه از تصویر سازمان مجاهدین در فیلم بر جای می‌ماند، چهره‌ای ناقص و غیرواقع‌نماست. شخصیت‌های منفی نه با هیبت واقعی خویش، بلکه در هیأت افرادی مردد، شکننده و گاه حتی بی‌گناه تصویر می‌شوند؛ گویی در جنایت‌هایی چون قتل زن باردار، خیانت عاطفی و ترور شهید بهشتی، سهمی مستقیم ندارند.

افزون بر این، فیلم از نمایش جنبه‌های ساختاری و تشکیلاتی سازمان، همچون خانه‌های تیمی، ازدواج‌های سازمانی، نحوه‌ی عضوگیری و شبکه‌های پیچیده‌ی نفوذ در ارکان جمهوری اسلامی، نیز غفلت می‌کند. فقدان این مؤلفه‌ها موجب می‌شود اثر از بعد تاریخی و جامعه‌شناختی خود نیز تهی گردد و از ظرفیت مستندنگارانه‌ی موضوع فاصله بگیرد.

در نهایت، اگر هدف فیلم را معرفی و تبیین شخصیت متعالی شهید آیت‌الله بهشتی بدانیم، باز هم اثر در این مأموریت ناکام می‌ماند. اشاره‌ی فیلم به این شهید بزرگوار در حد چند دیالوگ کوتاه باقی می‌ماند و برجسته‌ترین دستاورد در بازنمایی او، صرفاً گریم نسبتاً موفق بازیگر نقش شهید بهشتی است.

به‌طور کلی، ضد نه از منظر مستندسازی به استانداردهای ژانری خود نزدیک می‌شود و نه در مقام درام عاشقانه موفق به اقناع مخاطب است. حاصل، اثری است معلق میان دو گونه‌ی روایی و ایدئولوژیک، که در نهایت نه توانایی تحلیل تاریخی دارد و نه قدرت برانگیختگی عاطفی؛ تلاشی ناکام در بازنمایی تاریخ و حافظه‌ی جمعی یک ملت.

نظر مخاطب
راه نوشت راهی برای عبور از سینمای سانسور. اینجا محصولات عماریار را تحلیل می‌کنیم، با نگاهی نو درباره مستندها، فیلم‌ها و سریال‌ها می‌نویسیم و جدیدترین مطالب مربوط به جبهه فرهنگی انقلاب را دنبال می‌کنیم.
تهران، بلوار کشاورز، خیابان ۱۶ آذر، روبروی خیابان پورسینا، پلاک ۶۰ تلفن: 42795910-021