نقد و بررسی فیلم سایه در چشمم The Shadow in My Eye

کپنهاگ در آتش

نقد و بررسی فیلم سایه در چشمم The Shadow in My Eye

پیمان بیرانوند پیمان بیرانوند
| شنبه 26 خرداد 1403 | مدت زمان مطالعه : 7 دقیقه

فیلم سایه در چشمم (The Shadow in My Eye) به نویسندگی و کارگردانی اوله بورنِدال (Ole Bornedal) دوران اندوه باری از تاریخ دانمارک در اواخر جنگ جهانی دوم را به تصویر می‌کشد. روایتی روشنگر از حمله نیروی هوایی بریتانیا در عملیاتی موسوم به کارتاژ (Operation Carthage) که برای همیشه خاطره‌ای تلخ در ذهن مردم دانمارک بر جای می‌گذارد. بریتانیا در این عملیات به اشتباه یک مدرسه را هدف قرار می‌دهد که در نتیجه آن ۱۲۵ غیرنظامی از جمله ۸۶ کودک بی‌گناه از بین می‌روند.

حال فیلم سایه در چشم من ما را با این پرسش مواجه می‌کند که علی رغم دستیابی بریتانیا به اهدافش در «کارتاژ» آیا می‌توان آن را یک عملیات موفق به شمار آورد؟ به دنبال یافتن پاسخی درخور، ابتدا می‌بایست کمی بیشتر با تاریخ دانمارک آشنا شویم. برای تماشای آنلاین و دانلود سایه در چشمم به سایت عماریار مراجعه کنید.

تصویری از فیلم دانمارکی سایه در چشمم

صبح تاریک

صبح روز ۹ آوریل ۱۹۴۰ دانمارک توسط آلمان نازی مورد حمله قرار می‌گیرد. دانمارک از بیم بمباران شهرهای خود پس از چند ساعت دفاع، تسلیم و اشغال می‌شود. در نتیجه‌ی این اشغال، به تدریج جنبشی به نام «مقاومت» در دانمارک شکل می‌گیرد. تابستان ۱۹۴۴ اعتصابات و ناآرامی‌های مدنی به صورت گسترده آغاز می‌شود.  آلمانی‌ها  با استفاده از پلیس مخفی، گشتاپو، سرکوب وحشیانه‌ای را علیه جنبش مقاومت آغاز می‌کنند. این جنبش که به پایان نزدیک می‌شود، چندین بار از نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا کمک می‌خواهد تا مقر گشتاپو در مرکز کپنهاگ را بمباران نماید.

تصویری از فیلم سایه در چشمم

عملیات کارتاژ

مقر گشتاپو در قلب شهر کپنهاگ در ساختمانی به نام شل هاس (Shellhus) قرار داشت؛ ساختمانی بزرگ با 6 طبقه که در عملیات‌های این گروه نقطه‌‌ای حیاتی بود. هزاران سند اطلاعاتی در مورد جنبش مقاومت در قسمت اداری این ساختمان بایگانی شده و زندانیان دانمارکی در طبقه بالای آن نگه داری می‌شدند تا در صورت حمله دانمارک یا دیگر کشورها از آن‌ها به عنوان سپر انسانی استفاده شود. 

پس از درخواست‌های پی در پی جنبش مقاومت از بریتانیا در نهایت عملیات کارتاژ برای ۲ مارس ۱۹۴۵ برنامه ریزی شد. آن هم در حالی که شل هاس در شلوغ‌ترین مکان شهر یعنی مرکز آن قرار داشت و این نکته احتمال قربانی شدن بسیاری از غیرنظامیان را بالا می‌برد.

تصویری از فیلم سایه در چشمم

پارادوکس شک و ایمان

برگردیم به فیلم! سایه در چشم من، مخاطبان را به سفری برای کشف و رشد معنوی دعوت می‌کند. این فیلم ماهیت متناقض ایمان را بررسی کرده و مفاهیم متعارف را به چالش می‌کشد و دیدگاه‌های تازه‌ای در مورد رابطه عمیق شک و ایمان ارائه می‌دهد. برای فهم بهتر این موضوع شخصیت‌های داستان را به طور جداگانه مورد بررسی قرار می‌دهیم. برای دانلود فیلم سایه در چشمم به سایت عماریار مراجعه کنید.

هنری؛ از ترس تا جسارت!

در سکانس تکان دهنده ابتدای فیلم، یک هواپیمای جنگنده بریتانیایی به اشتباه خودروی حامل 3 دختر بی‌گناه را در حومه شهر گلوله باران می‌کند. هنری (Bertram Bisgaard) پسر دانمارکی با دیدن اجساد در حال سوختن و پرواز هواپیمای جنگنده بر فراز آسمان، در اثر وحشت شدید قدرت تکلم خود را از دست می‌دهد و دچار «آگورافوبیا» یا «ترس از فضای باز» می شود. (آگورافوبیا نوعی اختلال اضطراب است که فرد از بودن درموقعیتی که فرارکردن از آن سخت است، می‌ترسد.)

تصویری از شخصیت هنری در فیلم سایه در چشمم

هنری تنها شخصیتی است که در فیلم دچار قوس شخصیت و تغییر و تحول می‌شود و به روشنی تلاش او را برای بهبودی می‌بینیم؛ تا جایی که در پایان موفق می‌شود اختلال خود را درمان کند. 

فردریک؛ عاشقانه ممنوع!

گشتاپو با کمک پلیس محلی دانمارک HIPO)) به دنبال شناسایی اعضای جنبش مقاومت است. فردریک (Alex Høgh Andersen) یکی از همین نیروهاست که به دلیل همکاری و خیانت به کشور توسط پدرش از خانواده طرد می شود. ترزا (Fanny Bornedal) راهبه‌ای تازه کار است که برای اولین بار فردریک را در حال کتک زدن یکی از اعضای جنبش مقاومت می بیند. ترزا به او هشدار می‌دهد که در آتش جهنم خواهد سوخت و با این حرف نوری در دل تاریک فردریک روشن می کند و در ادامه عاشقانه‌ای ممنوع بین این دو شکل می گیرد.

تصویری از فردریک و ترزا در کلیسا

مسیر هر فرد در کشف ایمان متفاوت است. فردریک هر چه عمیق‌تر به ایمان خود شک می‌کند در ادامه عشق، ارادت و اشتیاق به خدا درون او بیشتر می‌شود؛ تا جایی که از گشتاپو خارج شده و با دیدن بمباران به کمک مردم می‌شتابد. 

ترزا؛ کشمکش‌های درونی

سنگین‌ترین وظیفه فیلم را ترزا به عهده دارد. او بار اثبات نظریه نویسنده را به دوش می‌کشد. ترزا راهبه و معلم مدرسه فرانسوی ژاندارک است که در ابتدای فیلم دچار شک و آشفتگی درونی می شود. او به دلیل این که خداوند در برابر این همه جنگ، ظلم و بی‌عدالتی سکوت کرده، دچار تردید، بی‌معنایی در زندگی، بی‌اعتمادی عمیق و انزوای شخصی می گردد. همه این احساسات آشفته در ذهن ترزا باعث می‌شود در خلوت مامور عذابی شود و خود را مجازات کند. او دنبال شواهدی از خدا می گردد و سعی می کند با نزدیک شدن به فردریک واکنش خداوند را برانگیزد.

اولین رویارویی فردریک و ترزا

در واقع پیچ و خم های موجود در فیلم، ایمان ترزا را محک می زند و این سوال را مطرح می سازد که آیا شک در تقابل با ایمان قرار دارد؟ در پاسخ می‌توان گفت شک برای سفر هر فردی به سوی ایمان واقعی ضروری است. پیدایش شک و تردید در هر اعتقاد و مذهبی، نشانه‌‌ای از آغاز بلوغ عقلی و فکری است و می‌تواند به خلوص در ایمان برسد. برخی از پارساترین مؤمنان جهان نیز هر از چند گاهی به شک می‌افتند. شک مؤمن را وادار می‌کند که با اساس اعتقادات خود روبرو شود، سؤال کند و در نهایت آنچه را که درست است انتخاب نماید. کاری که ترزا در واپسین لحظات انجام می‌دهد.

ریگمور؛ آیا به بهشت می رویم؟

ریگمور (Ester Birch) دخترخاله هنری، پر از روح حیات است و حتی در تاریک‌ترین لحظات زندگی نیز شور و نشاط را در صدای او احساس می‌کنیم. او نقش زیادی در بهبود هنری دارد.

تصویری از ریگمور و هنری در کنار هم

یکی از تاثیرگذارترین صحنه‌های فیلم زمانی است که ترزا و ریگمور زیر آوار گیر کرده‌اند وآب به سرعت فضای کانال را پر می‌کند. ریگمور از ترزا می پرسد:« آیا ما به بهشت می رویم؟» این صحنه بین ترزا و ریگمور نقطه اوج «تردید» است که امید را به ارمغان خواهد آورد.

ایوا؛ جدال برای زندگی

در صبح حادثه پدر اصرار دارد ایوا (Ella Josephine) صبحانه بخورد تا زنده بماند ولی ایوا از خوردن امتناع می کند و به مدرسه می‌رود. پس از بمباران، مادر در حالی که در کنار بقیه والدین به دنبال فرزندش می‌گردد، متوجه می‌شود او به خانه برگشته. پس مسیر مدرسه تا خانه را به امید پیداکردن دخترش می‌دود؛ سکانسی احساس برانگیز که اشک و لبخند توامان مادر را به ما نشان می‌دهد.

تصویری از ایوا بعد از بمباران مدرسه

در آخرین صحنه فیلم مادر، ایوا را در حالی در خانه می‌بیند که دخترک مشغول تمام کردن صبحانه خود است. نشان دهنده پاکی و سادگی کودکان که جان سالم به در بردن از بمباران را در گروه غذاخوردن می‌بیند؛ چون پدرش گفته بود باید صبحانه بخورد تا زنده بماند. برای تماشای فیلم سایه در چشمم به سایت عماریار مراجعه کنید.

تاثیر جنگ بر کودکان

سایه درون چشمم فیلمی درباره کودکان است. ما از چشمان پر اضطراب کودکان به جنگ و آثار آن می‌نگریم. در حالی که گشتاپو، پلیس مخفی دانمارک و جنبش مقاومت با یکدیگر می‌جنگند، کودکان شاهد خشونت در کف خیابان‌ها هستند. اوله بورندال در همان سکانس ابتدایی تاثیر جنگ بر کودکان را نشان می‌دهد؛ کودکانی که قرارگرفتن در معرض جنگ، آن‌ها را با خطرات جدی برای سلامت روان مواجه می‌کند.

کودکان درگیر در جنگ اغلب علائم تروما و پریشانی را تجربه می‌کنند. آن‌ها کابوس می‌بینند، مشکل تمرکز پیدا می‌کنند، به شدت می‌ترسند و همیشه مضطرب‌اند. بزرگ شدن در یک منطقه متاثر از جنگ می‌تواند به طور غیرمستقیم به کودکان آسیب برساند؛ به عنوان مثال، جنگ اغلب آموزش و پرورش کودکان را مختل می‌کند. در جنگ مدارس مورد حمله قرار می‌گیرند، معلمان ناپدید می‌شوند و کودکان به دلیل ترس یا خشونت اغلب از رفتن به مدرسه اجتناب می‌کنند.

تصویری از فیلم سایه در چشمم


آغازی بر پایان

زمانی که در شوک ناشی از حوادث ناگوار فیلم، در انتظار تیتراژ پایانی هستیم، صفحه تاریک می‌شود و شاید بدون اغراق یکی از تکان دهنده‌ترین صحنه‌های تیتراژ تاریخ سینما به وقوع می‌پیوندد. تیتراژ، ناباورانه با لیستی از اسامی قربانیان بمباران همراه است و این مفهوم را به ذهن متبادر می‌کند که در نهایت این غیرنظامیان بی‌گناه هستند که بهای جنگ را می‌پردازند.

نمایی از تیتراژ فیلم سایه در چشمم

فیلمبرداری به شیوه یوهانسن

در یک اثر سینمایی ترکیب بندی عناصر بصری در قاب بندی صحنه دارای اهمیت فراوانی است؛ چرا که تأثیری جدی بر حس مکان، ویژگی شخصیت‌ها و فضای روانی فیلم در برداشت یا استنباط معنایی از آن دارد. کاری که لاسه فرانک یوهانسن (lasse frank johannessen) با فیلمبرداری درخشان خود در این فیلم به آن دست می‌یابد و تا حد زیادی با خلق فضای فیلم به توسعه و تقویت داستان کمک می کند.

نحوه فیلمبرداری صحنه‌هایی مانند سقوط هواپیمای بریتانیایی، انفجار اولیه و انفجار بمب‌های بعدی با ترکیب جلوه‌های بصری، بسیار چشمگیر است. ریتم و سرعت مناسب تدوین نیز با حرکت بین صحنه‌های زندگی روزمره و حمله هوایی، به خوبی حس دلهره را در مخاطب ایجاد می‌کند.

بدون شک برای انتقال احساس، معنا و مفهوم یک روایت سینمایی به غیر از تصویر، موسیقی نیز نقش مهمی دارد. موسیقی متن مناسب فیلم با ترکیب جلوه‌های بدیع بصری خصوصا در نمایش ویرانی مدرسه یک رویداد غم‌انگیز و تاثیرگذار را به تصویر می کشد.

تصویری از فیلم دانمارکی سایه در چشمم

سخن پایانی

در فیلم سایه در چشمم با روایت غیرخطی سر و کار داریم و داستان مجموعه برداشت‌هایی از زندگی افراد مختلف است که یا یا گناهکار‌ بوده‌اند یا بی گناه و سرنوشت همه آن‌ها در اثر یک حادثه غم انگیز در یک نقطه به هم گره می‌خورد.

فیلم علی رغم آن که بر اساس حوادث واقعی ساخته شده، فراتر از واقعیت را نگاه می‌کند و پوچی خفقان ‌آور جنگ را از دید دانش آموزان، راهبه‌ها، مبارزان آزادی خواه، خلبانان و مردم عادی نشان می‌دهد. روی هم رفته آنچه از ماموریت شوم کارتاژ تا به امروز کمتر سخن به میان آمده، این است که بریتانیا به جای مقر گشتاپو به اشتباه مدرسه را بمباران کرده و بابت این اشتباه فاجعه آمیز هرگز از دانمارک عذرخواهی هم نکرده است. اکنون می‌توان نتیجه گرفت که مرگ این کودکان توسط نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا کمتر از جنایت نازی‌های آلمان نبوده است. برای دانلود فیلم سایه در چشم من با زیرنویس فارسی به سایت عماریار مراجعه کنید.

 

نظر مخاطب
راه نوشت راهی برای عبور از سینمای سانسور. اینجا محصولات عماریار را تحلیل می‌کنیم، با نگاهی نو درباره مستندها، فیلم‌ها و سریال‌ها می‌نویسیم و جدیدترین مطالب مربوط به جبهه فرهنگی انقلاب را دنبال می‌کنیم.
تهران، بلوار کشاورز، خیابان ۱۶ آذر، روبروی خیابان پورسینا، پلاک ۶۰ تلفن: 42795910-021